جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

نجات دادن خودتان چقدر آسان است!! قسمت ۲ از ۱۵

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
می‌خواستم با شما صحبت کنم، روح‌های زیبا، حداقل یک هفته پیش، چند روز پیش، اما نتوانستم. سرم خیلی شلوغ بود. شما هیچ تصوری ندارید، با این‌همه برنامه‌ای که باید ویرایش شود، مرور شود و کسب‌وکار و کلی کارهای کوچک دیگر که باید به صورت خصوصی، شخصی، برای خود انجام دهید، حتی برای شستن یا مسواک‌زدن، پختن چیزی یا گرم‌کردن چیزی برای خودتان. برای اینکه دست‌کم از نظر بهداشتی در وضعیت مناسبی بمانید، نه اینکه هر روز لباس‌های زیبا بپوشید یا لباس‌هایتان را عوض کنید یا دوش بگیرید، اما همچنان باید خودتان را تمیز نگه دارید، چون این همان چیزی است که شما برای خودتان می‌خواهید. اینکه تمیز باشید، بدون آرایش یا چیز دیگری. اما همین ابتدایی‌ترین کار است. حتی آن هم زمان می‌برد.

بااینکه من جای بسیار کوچکی زندگی می‌کنم به‌ هرحال اغلب باید آن را تمیز کنم. تقریباً هر روز محل زندگی‌تان باید تمیز شود، چون باد باعث می‌شود خاک به داخل بیاید و برگ‌ها روی زمین بریزند، برای مثال، با اینکه فقط از زیرانداز عایق روی زمین استفاده کرده‌ام یا مثلاً پلاستیک روی چادر ویگوام گذاشته‌ام تا از باران در امان باشد، برای مثال. تمام این کارها باید انجام شوند. وقتی تنها هستید، به‌نظر می‌رسد کار زیادی دارید. اما درواقع، من خوشحالم. واقعاً خوشحال‌تر از زمانی هستم که رئیس‌جمهور یا پادشاه یا ملکه در دنیا باشم، چون وقتی آنها را می‌بینم، خیلی سخت کار می‌کنند. آنها مجبور هستند. شهروندان هم باید از آنها تشکر کنند، از افراد خوب.

اما بهترین ِآنها [رهبران]، همۀ شهروندان را به‌سمت رژیم غذایی وگان سوق میدهند. چون به شما گفته‌ بودم که من حفاظی را دور سیاره قرار داده‌ام، به‌همراه میدان مغناطیسی، تا از سیاره محافظت کند، تا از لایه اُزن محافظت کند، از میدان مغناطیسی محافظت کند، تا آنها همچنان از انسان‌ها و همه موجودات محافظت کنند. چون اگر هرکدام از آنها (حفاظ ها) از کار بیفتند، همان‌طور که قبلاً به شما گفتم، اگر آسیب زیادی وارد شود، آن‌وقت شاید نیروی جاذبه هم آسیب ببیند یا از بین برود. سپس همه به هوا پرواز خواهیم کرد و بعد به جو برخورد می‌کنیم، و دیگر هیچ‌کدام مان باقی نخواهیم ماند.

امروز در اینترنت دیدم –به شما گفتم – یک شخصی گفت: «شما زیر یک گنبد زندگی می‌کنید.» گ- ن- ب- د. این به-اصطلاح گنبد، همان چیزی که ما برای محافظت از میدان مغناطیسی‌ای قرار داده‌ایم که دفعه قبل در موردش به شما گفته بودم، برای محافظت از جوّ زمین، تا میدان مغناطیسی و لایۀ اُزن بیش از این آسیب نبینند. اما هنوز هم می‌تواند آسیب ببیند. ما هنوز هم باید همیشه مراقبش باشیم. و حتی لایۀ محافظ، حلقه‌ای که برای محافظت از زمین دور آن کشیده شده، نمی‌دانم آیا می‌تواند کاملاً‌ محافظت شود. بستگی به این دارد که انسان‌ها دوباره چقدر کارما ایجاد می‌کنند؛ کارمای قدیمی و کارمای جدید، همچنین کارمای تازه ایجادشده.

اما فعلاً، هنوز اوکی است. مثلا، خورشید جوّ ما را سوراخ نمی کند و همه‌چیز در مسیرش را نمی‌سوزاند. فعلاً، هنوز خوب است. قابل تحمل است. اما کاملاً امن نیست. البته، من فقط تا حدی می‌توانم انجام دهم، چون کارمای دنیا خیلی خیلی خیلی سنگین و عظیم است. بودا گفته بود که حتی کارمای یک نفر می‌تواند تمام آسمان را بپوشاند، چه برسد به کارمای تمام مردم این دنیا. هنوز با آن درحال تقلا هستم. باید به شما اعتراف کنم.

گاهی فکر می‌کنم، "اوه، شاید نتوانم آن را انجام دهم. چرا باید نگران مردم جهان باشم، وقتی خودشان نگران خودشان نیستند، برای محافظت از خودشان اقدامی نمی‌کنند، برای محافظت از خانۀ خودشان، خانۀ سیارۀ ای شان؟" اعتراف می‌کنم گاهی این‌طور خسته می‌شوم، اما باز هم ادامه می‌دهم، چون عاشق انسانها هستم. گاهی از خودم می‌پرسم، «چطور می‌توانم هنوز عاشق انسانها باشم؟ عاشق اشخاص- حیوان هستم، بی‌نهایت، اما چطورهنوز می‌توانم عاشقِ انسانها باشم، چون آنها هستند که باعثِ همه این مشکلات می‌شوند؟» اما خب، نمی‌توانم آنها را سرزنش کنم. آنها آسیب‌پذیر هستند. هرکسی، قوی، خردمند، دانا و آن‌قدر مقدس نیست که متوجه شود من چه می‌گویم، چه به آنها می‌گویم.

و جدا از آن، تعداد زیادی از این به‌اصطلاح "بوداها" در سراسر سیاره مانند قارچ رشد می‌کنند و کار چندانی نمی‌کنند، صرفا چند حرکت آموزش می‌دهند و/یا آنها لباس‌های خاصی با هم می‌پوشند، طوری که شبیه یونیفرم به نظر برسد و یا کمی دست و پاها یا کمی بدن را حرکت می‌دهند و بعد او یک "بودا" می‌شود، و حتی نه هر بودایی، بلکه "مایتریا بودا"! اوه، خوشحال می‌شوم اگر او بتواند کار مرا به عهده بگیرد. او حتی یک نانو ذره هم اطلاع ندارد که در این زمانه، در این دوره خاص زمانی بودای حقیقی‌بودن چقدر جهنمی است.

و همچنین بقیه، برخی از به‌اصطلاح شاگردان سابقم چیزهایی از من و آموزه‌های مرا دزدیدند، آنها را به نام خودشان کردند و حتی می‌توانند مردم را جذب خود کنند.

و حالا یک حرف دل از "دیو هانگ" در آولاک به عبارتی ویتنام داریم: یک روز در سال ۲۰۲۳، من با یکی از دوستانم ملاقات کردم تا در مورد کار صحبت کنیم، و پس از آن، تصمیم گرفتیم با هم ناهار بخوریم. من یک رستوران وگان به نام Diệu Ẩm Quán پیدا کردم. آن رستوران سلف سرویس بود. محیط به نظر آشنا می‌رسید، اما همه کارکنان رفتار سرد و بی تفاوتی داشتند. با این حال آنقدر گرسنه بودم که زیاد به آن فکر نکردم و بلافاصله سفارش دادم.

بعد از تمام شدن غذا به سمت صندوق رفتم و از نزدیک نگاه کردم. خدای من این تقلیدی از رستوران‌های زنجیره‌ای "لاوینگ هات" بود. آنها همچنین بسیاری از نقاشی‌های لاک کاری شده را به دیوارها آویزان کرده بودند و یک کانال یوتیوب روی تلویزیون دیواری پخش می‌شد. اما سوپریم مستر تلویزیون نبود. یک کانال مشابه بود. به یاد دارم که صحنه‌ای از شخصی را نشان می‌داد که ادعا می‌کرد «استاد بزرگ زنده قرن بیست و یکم» است که با یک شخص- طوطی بازی می‌کرد. در آن لحظه متوجه شدم که وارد رستوران اشتباهی شده‌ام. من نمی‌دانستم "روما" کیست، اما واضح است که تقلید از استاد با ایجاد یک کانال یوتیوب مشابه و راه‌اندازی رستورانی دقیقاً به همان روش و ادعای آن ‌که متعلق به خودش است، غیرقابل قبول است.

پس از آن، از روی کنجکاوی، در اینترنت جستجو کردم و یک کانال یوتیوب به نام GURUJI RUMA OFFICIAL پیدا کردم که فالورهایی داشت. شاید این افراد صادقانه به دنبال استادی بودند تا در سفر معنوی‌شان آنها را به مسیر درست راهنمایی کند، اما با معلمی دروغین به نام "روما" مواجه شدند. بسیاری از آموزه‌های او همچنین تقلیدی از سخنان استاد است، اما به جای استفاده از اصطلاح "کوان یین" از Diệu Âm دیه ام" (صدای شگفت‌انگیز / الهی) را جایگزین آن کرده است. من واقعاً احساس خوشبختی می‌کنم که استاد را قبل از شناختن "روما" شناخته بودم. وگرنه ممکن بود که من قربانی دیگری در بین آن افراد می بودم. من صمیمانه از استاد تشکر می‌کنم و امیدوارم همه در مورد این استاد دروغین اطلاع رسانی کنند تا افراد بیشتری فریب او را نخورند. شاگرد "دیو هانگ" از آولاک (ویتنام)

و غیره…

مسلمه، من باید به شما بگویم، نور واقعی و نور جعلی وجود دارد. نور جعلی از جهنم یا دنیای آسترال می‌آید. آنها گاهی می‌توانند به‌صورت نور ظاهر شوند، اما کم سو و فاقدعشق هستند، نه مانند نور واقعی. اگر آن از یک شخص قلابی باشد، مثلاً "تران تام" یا "روما"، برای مثال. ولی چرا بعضی‌ها دوست دارند به او نزدیک شوند؟ چون او همانند من حرف می‌زند.

او حتی به مردم "گیفت" را می‌دهد. واقعا؟ او چگونه "گیفت" را دارد؟ باید سال‌های زیادی مدیتیشن می‌کردم و به سطوح بالاتر می‌رفتم تا آن "گیفت" را داشته باشم تا آن را اینجا بیاورم. او حالا آنرا دزدیده و به مردم می‌گوید از طرف اوست. و کسانی‌ که از او پیروی می‌کنند به آن ایمان دارند، باور دارند آن "گیفت"، آنها را به والاترین بهشت ​​ممکن می‌رساند. این ذره‌ای حقیقت ندارد. چون هیچ قدرتی در آن نیست.

و حتی وقتی من این "گیفت" را به شما یاد می‌دهم، می‌گویم به کسی چیزی نگویید، چون اگر بگویید، آنرا از دست می‌دهید. من هرگز "گیفت" را به او نیاموخته‌ام. پس چگونه او می‌تواند حتی خودش ذره‌ای از این قدرت را داشته باشد، و حتی آن را به دیگران بدهد؟ حتی اگر من آن را به او داده باشم، او نباید آن را به هیچ کسی بدهد. همه این‌ها فقط طمع و شرارت است! فقط می‌خواهد برای شهرت و منفعت، مردم را فریب دهد، ساعت‌های شیک بخرد و آنها را در کمد بگذارد.

او فقط دو تا دست دارد، حداکثر می‌تواند دو ساعت مچی بیندازد - دو ساعت مچی همزمان، برای دیدن زمان. اصلاً برای چه باید ساعت‌های گران‌قیمت بخرد و بعد همه را گوشه‌ای بگذارد؟ یا شاید، دوشنبه یکی، سه‌شنبه یکی، هر روز یکی، یا چرخشی یا چیزی شبیه به این. خدای من، این واقعاً طمع است. چطور می‌توانید چنین بودایی باشید که چیزهای انباشته و غیرضروری را بخواهید؟

می‌بینید، بودا هیچ‌چیز نداشت. همه راهبان او چیزی نداشتند. و همچنین داشتن هرگونه جواهری برای یک راهب و راهبه ممنوع بود. من آنها را می‌پوشم چون من آنها را طراحی کردم. آنها را طراحی کرده‌ام، مثل یک مدل آنها را می‌پوشم. تا اگر مردم دوست داشتند، بتوانند بخرند. اگر بخواهند بخرند، ما حتی از کسی نمیپرسیم که آیا می‌خواهد بخرد یا نه. این‌طور نیست. همه‌چیز انتخاب خودشان است.

در گروه ما، ما هرگز کسی را مجبور به انجام ِ کاری یا حتی ماندن با من نمی‌کنیم. آه، ماندن سخت است. اگر کسی درخواست رفتن کند یا برود، من هرگز، هرگز، هرگز او را مجبور به ماندن نمی‌کنم. برعکس، گاهی مجبورم به آنها بگویم بروند چون سطحشان خیلی پایین است، خیلی به شیطان نزدیک‌اند و باعث ایجاد جوّ متشنج در گروه می‌شوند. پس به‌خاطر همه افراد خوب دیگر، باید از او بخواهم که گروه را ترک کند. نه اینکه برعکس. و من لباس‌های زیبا نیز می‌پوشم، چون این هم انتخاب من نیست. قبلا به شما گفتم. مثلا اگر امروز برای سخنرانی بیرون بروم، باید چه لباسی بپوشم. همه‌چیز برای من از قبل ترتیب داده‌شده، منظورم در درون است. و البته در بیرون، تیم من، لباس‌ها را برای من می‌دوزند. لباس‌هایی که طراحی کردم و آنها دوخته‌اند. دربارۀ جواهرات هم همین‌طور.

اما جواهراتِ تقلبی که "تران تام" و گروهش، این طرح‌ها را از من دزدیدند، خیلی زمخت‌اند. وقتی به عکس آنها نگاه می‌کنم - آنها را به من نشان دادند، وقتی اعتراف کردند، وقتی یکی دو تا از شاگردانم توسط ِ تران تام و تیمش فریب خوردند تا آنها بفروشند و بگویند که مال ِ من است. مال ِ من نیست. وقتی نگاه می‌کنم، می‌بینم. خیلی زمخت است، هیچ برکتی ندارد. به‌اندازهٔ طرح من شیک و خوش ساخت نیست. پس فورا می‌توانید ببینید. پس هرکسی فکرمی‌کند خرید از آن افراد سریع‌تر است- در واقع تقلبی می‌خرد، شاید حتی با سنگهای تقلبی، نه الماس واقعی، نه یک چیز واقعی. من خودم از آنها ندارم، پس نمی‌دانم. اما خیلی زمخت به‌نظر می‌آید. شیک بنظر نمی آید. به‌علاوه، هیچ انرژی مفیدی ندارد. آن چیز کاملا متفاوتی است، کاملا فرق دارد، درست مثل)فرقِ) بهشت ​​و جهنم.

Photo Caption: برخی چیزها، فقط در زادگاه قدیمی وجود دارند: نشان‌هایی برای شما که موجب میشوند بیاد بیاوری و بازگردی

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها (2/15)
1
میان استاد و شاگردان
2025-06-19
2053 نظرات
2
میان استاد و شاگردان
2025-06-20
1586 نظرات
3
میان استاد و شاگردان
2025-06-21
1242 نظرات
4
میان استاد و شاگردان
2025-06-22
999 نظرات
5
میان استاد و شاگردان
2025-06-23
487 نظرات
بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
میان استاد و شاگردان
2025-06-23
487 نظرات
اخبار قابل توجه
2025-06-22
717 نظرات
اخبار قابل توجه
2025-06-22
1 نظرات
مجموعه چند قسمتی پیشگوییهای باستانی درباره سیاره مان
2025-06-22
989 نظرات
میان استاد و شاگردان
2025-06-22
999 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید